پرونده دوم :آیا بازار هنر سودمند است؟

 

 

پرونده دوم :

در پرونده ی اول به موادی از جمله تعریف اثر هنری و اهمیت اقتصاد و شناخت بازار های مالی اشاره کردیم :

 

هنر به مثابه دارایی اقتصادی در دوران پرریسک

آثار هنری صرفاً کالاهای زیبایی‌شناسانه نیستند، بلکه از منظر اقتصادی، جزو دارایی‌های بادوام و ارزشمند به شمار می‌آیند. این آثار بارها ارزش خود را در گذر زمان ثابت کرده‌اند و می‌توان آن‌ها را در کنار طلا به‌عنوان «ذخیره ارزش» در دوران تورم یا نااطمینانی سیاسی تلقی کرد.

چرا آثار هنری در شرایط بحرانی ارزشمند می‌شوند؟

هنر مانند طلا نوعی سرمایه‌گذاری غیرمولد است؛ به این معنا که بازدهی آن از طریق تولید مستقیم کالا یا خدمات حاصل نمی‌شود، اما می‌تواند منبعی از اعتبار اجتماعی و جایگاه فردی باشد. از سوی دیگر، چون جزو کالاهای تجملی و لوکس به شمار می‌رود، در شرایط تورمی یا افزایش ریسک سیاسی (همچون تهدیدات جنگی یا نوسانات شدید ارزی) می‌تواند پناهگاه امنی برای سرمایه‌ها شود. همان‌طور که در چنین مواقعی تقاضا برای طلا افزایش می‌یابد، آثار هنری نیز از این موج بهره‌مند می‌شوند.

ویژگی‌های اقتصاد هنر

بازار هنر ویژگی‌هایی منحصربه‌فرد دارد:

  • کمیابی و انحصار

  • قیمت‌گذاری غیرشفاف و ارزیابی‌های ذهنی

  • مصرف عمومی یا خصوصی خاص

  • پخش گزینشی و عرضه محدود

  • نقش سرمایه‌گذاری و منزلت اجتماعی

  • ارتباط با کشور خاستگاه هنرمند

از این رو، آثار هنری نه‌تنها ابزاری برای زیباسازی فضا، بلکه دارایی‌هایی برای نمایش قدرت، دانش، سلیقه و حتی سرمایه‌گذاری هستند.

ارزش‌گذاری آثار هنری

ارزش آثار هنری معمولاً به‌واسطه سه عامل شکل می‌گیرد:

  1. کمیابی و غیرقابل تکرار بودن

  2. توانایی انتقال پیام و آگاهی

  3. پاسخ احساسی و عاطفی مخاطب

در این بازار، انگیزه هنرمند نیز بیشتر درونی و مرتبط با نیاز به بیان فردی است تا کسب درآمد. از همین رو، بسیاری از هنرمندان به رغم دشواری‌های معیشتی، همچنان مسیر هنری خود را ادامه می‌دهند.

ریسک‌های سرمایه‌گذاری در آثار هنری

با این حال، خرید و فروش آثار هنری بدون ریسک نیست:

  • نبود معیارهای شفاف قیمت‌گذاری

  • نبود اطلاعات کافی نزد خریداران

  • کاهش کیفیت تولید هنگام وابستگی کامل هنرمند به فروش اثر

  • اثرپذیری ارزش از نظر و نقد مجموعه‌داران، دلالان و منتقدان

به همین دلیل، حضور واسطه‌هایی چون کیوریتورها (نمایشگاه‌گردان‌ها) می‌تواند مسیر حرفه‌ای‌تری برای هنرمندان فراهم آورد.

نقش کیوریتور در حرفه‌ای‌سازی بازار هنر

در بازار فعلی ایران، یکی از راهکارهای تازه برای کاهش ریسک تولید آثار هنری، نقش فعال کیوریتورهاست. این افراد با شناخت مسیر حرفه‌ای رشد یک هنرمند، او را از ورود به گالری‌های اولیه تا حضور در حراج‌ها و بازار ثانویه همراهی می‌کنند. این رابطه می‌تواند فرصت‌هایی تازه برای هنرمندان فراهم سازد و از هدررفت استعدادهای هنری جلوگیری کند.

تناقض نظام سرمایه‌داری با ذهنیت هنرمند

یکی از سوگیری‌های رایج میان هنرمندان، باور به این است که «هنر نباید قیمت‌گذاری شود». این نگرش، ریشه در ذهنیتی آرمان‌گرایانه دارد که هنر را در هاله‌ای از معنویت و تقدس می‌بیند. اما واقعیت بازار چیز دیگری است: آثار هنری، به‌ویژه پس از مرگ خالقشان، بعضاً به قیمت‌هایی چشمگیر معامله می‌شوند. این پارادوکس درون‌مایه بسیاری از بحث‌های مالی رفتاری در بازار هنر است.

هنر، اقتصاد و سطح رفاه

در نهایت، نمی‌توان هنر را جدا از ساختار اقتصادی جامعه در نظر گرفت. همان‌طور که رفاه نسبی یکی از شاخص‌های توسعه اقتصادی است، در هنر نیز تنها در سایه‌ی امنیت مالی است که می‌توان به خلق آثار اصیل و عمیق امیدوار بود. هنرمندی که دغدغه معیشت نداشته باشد، قادر است افق‌های تازه‌ای را در تولید هنری تجربه کند.

 

نویسنده:مرسده گونه تحلیلگر بازارهای مالی و فعال در بازار هنر