پرونده پنجم:ارزش های موثر در فروش آثار هنری

 

پرونده پنجم(پایان) :

بررسی ترجیحات و ارزش‌های خریداران در بازار هنر

در تعریف کالای هنری، سازمان یونسکو ویژگی‌های خاصی برای آن قائل است. کالای هنری به عنوان زیرمجموعه‌ای از کالاهای فرهنگی با سه ویژگی اصلی شناخته می‌شود:

  1. خلاقیت در تولید؛

  2. انتقال و رد و بدل کردن معنای نمادین؛

  3. دارا بودن ارزش بالقوه معنوی.

با توجه به این ویژگی‌ها، سوال این است که چگونه این کالاها می‌توانند مورد توجه خریداران قرار گیرند؟

ترجیحات خریداران و شکل‌گیری ارزش در بازار هنر

ترجیحات، جهت‌گیری خریداران را نشان می‌دهد و در بازار به دو شکل ظاهر می‌شود:

  • ترجیحات آشکارشده (قیمت بازار): در این حالت، ارزش‌گذاری بر اساس عرضه و تقاضای واقعی بازار انجام می‌شود و رفتار قابل مشاهده افراد در بازار واقعی یا جایگزین تحلیل می‌شود.

  • ترجیحات اظهارشده (تمایل به پرداخت): در این روش، ارزش‌گذاری بر مبنای سناریوهای فرضی بازار و با استفاده از روش‌های غیرمستقیم و پرسش از مخاطبان صورت می‌گیرد.

عوامل تعیین‌کننده ارزش آثار هنری

ارزش و قیمت آثار هنری توسط سه گروه اصلی اقتصادی تعیین می‌شود:

  1. متخصصان خاص مانند گالری‌داران، مدیران موزه‌ها، مجموعه‌داران و شرکت‌های خصوصی؛

  2. تاریخ‌دانان هنر؛

  3. خریدارانی که آثار هنری را به منظور سرمایه‌گذاری می‌خرند (کلکسیونرها، بانک‌ها).

همچنین عوامل متعددی بر قیمت آثار هنری اثر می‌گذارند، از جمله:

  • مشخصه‌های فردی هنرمند (جنسیت، سن، وضعیت زندگی و… )

  • مطلوبیت هنری و کیفیت زیباشناسانه اثر

  • سبک و تکنیک به کار رفته

  • شگردهای بصری و کیفیت کالبدی اثر

  • شیوه عرضه اثر به بازار

  • شهرت هنرمند و مالکان آثار

  • کمیابی اثر و وفاداری به سبک فردی

  • خلاقیت و نوآوری

اهمیت خلاقیت در آثار هنری

خلاقیت، کالای عمومی را به کالایی منحصربه‌فرد و رقابت‌ناپذیر تبدیل می‌کند که مورد توجه ویژه قرار می‌گیرد. خلاقیت علاوه بر کاربرد و رفع نیازهای فردی و جمعی، باعث ایجاد کمیابی متناسب با مصرف می‌شود. این ویژگی باعث شده است که آثار هنری خلاقانه منبعی کمیاب و باارزش باشند که سرمایه‌گذاران تمایل زیادی به آن دارند. نمونه آن، قیمت‌های بالا در حراجی‌های معتبر جهانی مانند لندن، پکن و نیویورک است.

موانع سرمایه‌گذاری در بخش خصوصی بازار هنر

با وجود ظرفیت‌های موجود، عوامل متعددی مانع پیشرفت سرمایه‌گذاری در بازار هنر شده‌اند:

  • موانع اقتصادی: درآمد پایین خانوارها، قیمت‌های اولیه بالا، تورم، گردش کند سرمایه، سهم کم بودجه دولت، نبود بیمه اقتصادی برای آثار، هزینه‌های مرمت و عدم حمایت کافی.

  • موانع فرهنگی: عدم شکل‌گیری ساختار ارزشی مناسب، کمبود بازدید عمومی از گالری‌ها، محدودیت‌های فکری و اعتقادی.

  • موانع قانونی: عدم حمایت کافی دولت، گردش اطلاعات ناکارآمد، کنترل‌های دولتی محدودکننده، نبود زیربنای فرهنگی مناسب.

  • موانع فردی: عدم عرضه آثار توسط هنرمندان، هزینه‌های بالای تولید، نبود استمرار در فعالیت هنری، برخوردهای سلیقه‌ای.

این موانع باعث کاهش ظرفیت تولید و سرمایه‌گذاری شده و حتی هنرمندان توانمند را از فعالیت مستمر بازمی‌دارد.

نتیجه‌گیری

کیفیت و ارزش واقعی آثار هنری تنها زمانی مشخص می‌شود که خریدار و فروشنده در بازار آن را تعیین و نقد کنند. عدم سرمایه‌گذاری به دلیل موانع اقتصادی، فرهنگی و قانونی، توسعه بازار هنر را محدود کرده است. با این حال، هنر به عنوان راهی برای تنوع‌بخشی به سرمایه‌گذاری و پناهگاهی امن شناخته می‌شود و ارزش ذاتی خود را حفظ می‌کند.

پیشنهاد نهایی

کافی است مسئولان، هنرمندان، سرمایه‌گذاران و علاقه‌مندان به هنر با آگاهی از ظرفیت‌ها و محدودیت‌ها، زیرساخت‌های لازم را فراهم کنند تا این سرمایه عظیم ملی، به ثروت فرهنگی و اقتصادی تبدیل شود. وظیفه ما به عنوان اعضای جامعه، شناختن و حمایت از پل‌های ارتباطی میان هنر، اقتصاد و فرهنگ است تا زندگی مردم از این سرمایه بهره‌مند شود و اقتصاد کشور به رشد و توسعه جهانی دست یابد.

وظیفه ی ما به عنوان یک اقتصاددان ، هنرمند و به صورت کلی یک شخص حاضر در جامعه ی فعلی بی تفاوت نبودن به سرمایه های کشور مانند افراد آثار علم و هنر و شناختن پل های ارتباطی و میان  رشته ای در این حیث است.امید است که با جمع آوری تحقیق و توزیع اطلاعات تغییری صورت گیرد تا نه تنها زندگی مردم از این سرمایه ی عظیم بی نصیب نماند بلکه به رشد و ترقی اقتصاد کشورمان نیز در سطح جهانی غنا ببخشد.

نویسنده:مرسده گونه تحلیلگر بازارهای مالی و فعال در بازار هنر